تاثیر فعالیتهای بشری در تغییرات آب و هوا
كره زمین به طور طبیعی در اثر تابش خورشید گرم میشود، اما در اینجا منظور ما از گرم شدن زمین، پدیده دیگری است، پدیدهای كه به گرم شدن زمین كمك میكند و شاید اصلا به آن توجه نداشته باشیم.
منظور از«گرم شدن زمین» افزایش میانگین دمای زمین است. «تغییر آب و هوا» در اثر این افزایش دما به وجود میآید. گرم شدن زمین موجب تغییر الگوی بارش باران و برف، افزایش سطح آب دریاهای آزاد و كاهش سطح آب دریاچهها و تاثیرات وسیع بر گیاهان و حیات وحش و انسانها میشود.
یكی از مواردی كه تا قبل از افزایش فعالیتهای بشر، به عنوان نوعی ابزار ایمن سازی برای زمین به حساب می آمد گازهای گلخانه ای بودند، یعنی مجموعه ای از گازها كه مقداری از انرژی خورشید را در جو زمین نگه می دارند و باعث گرم شدن جو می شوند كه شامل بخار آب (H2O)، دی اكسیدنیتروژن (NO2)، دی اكسیدكربن (CO2) و متان (CH4) است.
بد نیست بدانید كه اگر این گازها در جو نبودند، انرژی گرمایی خورشید مجددا به فضا بر میگشت و به این ترتیب هوای زمین 33 درجه سانتیگراد سردتر از الان میشد.
اثر گلخانهای، كره زمین را به اندازهای گرم نگه می دارد كه ما انسانها بتوانیم بر روی آن زندگی كنیم. اما اگر اثر گلخانه ای شدت یابد، ممكن است دمای زمین به قدری زیاد شود كه ما و بقیه گیاهان و جانوران نتوانیم گرمای آن را تحمل كنیم.
شاید باور نكنید كه انسانها هم میتوانند آب و هوای زمین را تغییر دهند. دانشمندان میگویند اكثر فعالیتهای انسانها گاز گلخانهای تولید میكند. پس از انقلاب صنعتی و اختراع انواع ماشینآلات صنعتی، انسان ها با فعالیت های كشاورزی و صنعتی چهره زمین و آب و هوای آن را دگرگون ساختند.
با شروع انقلاب صنعتی روش زندگی مردم عوض شد. قبل از آن مقدار گازهای گلخانه ای در جو كم بود، اما با رشد جمعیت و افزایش استفاده از نفت و زغال سنگ تركیب گازهای اتمسفر نیز تغییر كرد. طوری كه در حال حاضر، غلظت گازهای گلخانهای از حدود 270 واحد به 367 واحد رسیده است.
بشر برای انجام كارهای خود به انرژی نیاز دارد و این انرژی را از غذا تامین میكند. همچنین برای روشنایی و گرم كردن خانه نیازمند انرژی است. اتومبیلها برای حركت به سوخت نیاز دارد. ماشینهای صنعتی نیز به انرژی نیاز دارند. اكثر انرژیهای لازم برای موارد فوق به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سوختهای فسیلی مثل نفت و گاز و زغالسنگ به دست میآید.اینها سوختهایی هستند كه سوزاندن آنها گاز گلخانهای آزاد میكند!!!
دلیل آن هم كاملا مشخص است، چون ما برای انجام این كارها به برق و سوخت نیاز داریم كه با فعالیت نیروگاههای زغالسنگ و نفت این نیاز را برطرف میكنیم، علاوه بر این، پالایشگاهها نیز برای تصفیه نفت خام و تولید نفت و بنزین، سوخت مصرف میكنند.
سوزاندن نفت و زغالسنگ هم گاز گلخانهای تولید میكند. پس هر چه شما بیشتر برق مصرف كنید، نیروگاهها از سوخت بیشتری استفاده میكنند و در نتیجه گاز گلخانهای زیادتری تولید میشود.
چرا نمیخواهیم زمین گرم تر شود؟
بعضی وقت ها مسائل كوچك میتوانند به مشكلات بزرگی تبدیل شوند! مثلا به مسواك زدن دندانهایتان فكر كنید. اگر شما یك روز مسواك نزنید، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد، اما آیا میدانید اگر یك ماه دندانهایتان را مسواك نزنید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این همان چیزی است كه برای زمین نیز اتفاق میافتد.
اگر دمای هوا فقط چند روز، بالاتر از حد طبیعی باشد، چندان مهم نیست، چون دمای زمین تقریبا ثابت میماند. اما اگر دمای هوا مدت زیادی بطور مداوم بالا برود، كره زمین با مشكلات اساسی مواجه خواهد شد.
دمای متوسط زمین در طول قرن گذشته تقریبا 5/0 درجه سانتیگراد افزایش یافتهاست؛ دانشمندان انتظار دارند كه در طول 100 سال آینده متوسط دمای زمین 5/1 تا 5/3 درجه سانتیگراد افزایش یابد.
شاید فكر كنید «این كه چیزی نیست»، اما همین مقدار میتواند آب و هوای زمین را به طور بی سابقهای تغییر دهد. زمانیكه این پدیده رخ دهد، ممكن است تغییرات بزرگی در سطح آب اقیانوسها، مزارع كشاورزی و هوایی كه تنفس میكنیم یا آبی كه مینوشیم، رخ دهد.
با گرم شدن آب و هوا و تاثیر آن بر مزارع كشاورزی، منابع غذایی انسانها كاهش مییابد، آب بیشتری بخار میشود و در نتیجه انسان ها با كمبود آب شیرین مواجه خواهند شد. این تغییرات روی حیوانات و گیاهان هم تاثیر منفی میگذارد.
اگر این تغییرات به آرامی اتفاق بیافتد، جانوران و گیاهان خود را با آن وفق میدهند، اما اگر این تغییرات خیلی سریع اتفاق بیافتد، حیات وحش با خطرات جدی روبرو میشوند، مثلا پرندگان و جانورانی كه در فصلهای مختلف سال به جاهای دیگر مهاجرت میكنند، ممكن است مكان مناسبی را برای مهاجرت پیدا نكنند و یا غذایی برای خوردن نداشته باشند.
مقدار آب دریاها در اثر ذوب شدن یخهای قطبی افزایش مییابد و از سوی دیگر بر اثر افزایش دما، آب دریاها و اقیانوس ها منبسط میشود. اگر آب اقیانوس منبسط شود، فضای بیشتری را اشغال میكند و در نتیجه سطح آب دریاها بالا میآید. سطح آب دریا ممكن است در قرن آینده چند سانتیمتر یا حداكثر 1 متر بالا بیاید.
در این صورت مردمی كه خانههایشان در كنار ساحل دریا قرار دارد و جزیرهنشینان، خانههای خود را از دست میدهند و مزارع ساحلی هم به زیر آب میروند. در اثر بالا آمدن آب دریا منابع آب شیرین نیز غیرقابل استفاده میشوند.
مدلهاى جوی پیشبینى میكنند تا سال 2100، دماى كره زمین از 1 تا 5/3 درجه سانتیگراد افزایش یابد و این مقدار بیش از تغییرات دمایى در 10 هزار سال گذشته خواهد بود، بنابراین اتحاد كشورها به منظور كنترل و تثبیت گازهاى گلخانهاى منتشره یك ضرورت است.tebyan
گامی برای اشاعه حفظ محیط زیست
جایگاه محیط زیست در كشور ما كجاست؟ آیا افراد جامعه با اهداف سازمان حفاظت محیط زیست آشنایی كامل دارند؟
چند درصد مردم (اعم از تحصیل كرده و غیر تحصیل كرده) به طور كامل از مضمون اصل 50 قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران آگاهی دارند و حدود وظایف آن را میدانند؟
چند درصد از شركت های مهندسین مشاور، اعم از عمرانی- توسعه شهری و برنامهریزی- معدن كاری و ژئوتكنیك با دید مثبت اهداف این سازمان را پذیرا هستند؟ شاید بسیاری از آنها این موضوع را فقط به خاطر اجرای پروژه پذیرا باشند و طبق نظر این سازمان عمل كنند. اما در مقابل از سازمان حفاظت محیط زیست چه انتظاراتی باید داشت؟
برخی پرسشهایی كه در این زمینه مطرح است عبارتند از:
- سازمان حفاظت محیط زیست به منظور اشاعه تفكر زیست محیطی در جامعه چه برنامههایی را ارائه داده است؟
- آیا پرسشنامهای مبنی بر آگاهی مردم عادی از اهداف سازمان تهیه شده است؟
- آیا براساس دادههای پرسشنامه، برنامهریزی های آموزشی در جهت رفع نقاط ابهام طراحی شده است؟
بهرغم آن كه، برای رفع مشكلات زیست محیطی اعم از آلودگی هوا، خاك و آب موجود در كشور، برخی حركتهای اجرایی را از طرف سازمان شاهد بودهایم، ولی به نظر میرسد در پیشبرد اهداف آن چندان اثری ندارد، زیرا این حركتها اغلب در چارچوبهای اداری و قانون ارائه میشود.
در صورتی كه باید فرهنگ مردم را درباره حفاظت از محیط زیست ارتقا داد و برنامههای كنترلی و اجرایی با مشاركت مردم انجام گیرد.
افزون بر این، سازمان حفاظت محیط زیست میتواند در تعامل با شورای شهر، در زمینه محیطزیست برنامههای آموزشی كاربردی در سطح محله، منطقه، استان و كشور طراحی و اجرا نماید. این برنامهها باید متناسب با موقعیت جغرافیایی و سطح آگاهی محل طراحی شود و پس از تصویب و تایید پروژه از طرف سازمان و شورای شهر با نظارت كامل این دو نهاد توسط مردم به اجرا درآید.
نكته قابل توجه آن كه طراحی پروژهها باید به گونهای باشد كه سبب ایجاد انگیزه در مردم شود. یكی از راههای ترغیب و ایجاد انگیزه، اعلام نتیجه خدمات و مشاركت مردمی از سوی رسانههای گروهی و قدردانی مسئولان از مردم است. در خصوص واحدهای تولید و صنعتی كه با مسائل زیست محیطی درگیر هستند میتوان برای كاهش عوامل آلاینده برنامههای كوتاهمدت آموزشی اجرا كرد.
در این برنامهها ضمن آشنا ساختن كاركنان واحدهای تولیدی و صنعتی با پیامدهای ناگوار عوامل آلاینده، بهتر است امتیازات تشویقی مختلفی در نظر گرفته شود تا این فرهنگ در جامعه نهادینه شود.
علاوه بر همه موارد یادشده نكته حایز اهمیت به كارگیری نیروهای متخصص در این زمینه است، بویژه آن كه امروزه یكی از معضلات جامعه ما نرخ بیكاری نیروی جوان است كه قشر تحصیلكرده درصد بالایی از آن را به خود اختصاص داده است و با توجه به ظرفیت محدود پذیرش نیروی انسانی توسط ارگانهای دولتی و حتی غیردولتی میبایست در پی راهكارهای منطقی و قابل اجرا باشیم.
یكی از راههای زمینهساز اشتغال نیروی تحصیل كرده جامعه میتواند توسط سازمان حفاظت محیط زیست با همكاری سایر ارگان های دولتی نظیر شهرداری، شورای شهر، مدیریت مشاركتهای مردمی طراحی شود و با بكارگیری فارغالتحصیلان رشته محیط زیست و منابع طبیعی و رشتههای وابسته كه هر سال بر تعداد آنها افزوده میشود از درصد بیكاران قشر تحصیل كرده كاست.tebyan
مقابله با گوشخراشهای بنفش
شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید که در کلانشهری مانند تهران، در محاصره بزرگراهها زندگی میکنیم.
همجواری با بزرگراه یعنی تحمل دود و انواع اصوات ناشی از تردد خودروها که البته مورد دوم آزاردهندهتر از اولی است.درصد آزاردهنده بودن مورد دوم در بیشتر نقاط جهان به حدی است که جهانیان به تعریف واحدی برای آن رسیدهاند؛ صداهای ناخواسته با مدت زمان، شدت یا کیفیتی که به انسان آسیب جسمی و روحی وارد میکند و بهطور کلی هر نوع صدایی که انسان تمایلی به شنیدن آن نداشته باشد و نسبت به آن احساس آزردگی کند؛ همان پدیده استرسزایی که به آن «آلودگی صوتی» میگوییم. اما موضوع آلودگیهای صوتی در شهر ما به همین جا ختم نمیشود. ناگفته پیداست که رسیدن به آرامش ذهنی و درونی یکی از مهمترین اهداف انسان در زیستن است و اگر آلودگیهای صوتی باعث جلوگیری از رسیدن انسان به آرامش شود، نتیجهای که شاهد آن خواهیم بود، عصبانیت و خشونت است.کوتاه کلام اینکه حذف آلودگیهای صوتی یکی از دشوارترین مسیرهایی است که بشر در آن گام نهاده و بدنیست بدانید در کشور و شهر ما، شهرداری تهران یکهتاز این مسیر است.
حدود 2سال قبل با نصب نخستین دیواره صوتی شیشهای کشور در بزرگراه شهید چمران، آلودگی صوتی اطراف این بزرگراه به حد استاندارد رسید. این دیواره صوتی به طول 700متر و با ارتفاع6/5 متر در حاشیه غربی بزرگراه شهید چمران نصب شد و جنس آن از شیشهنشکن دوجداره است.
همزمان با نصب دیواره صوتیشیشهای در بزرگراه شهید چمران، شرکت کنترل کیفیت هوای تهران به سنجش میزان کاهشیافته آلودگی صوتی پرداخت که بررسیها حکایت از استانداردشدن آلودگی صوتی برای ساکنان اطراف بزرگراه شهید چمران داشت.
یوسف رشیدی، رئیس شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در این ارتباط به همشهری میگوید: در نصب دیوارههای صوتی علاوه بر در نظر گرفتن قدرت انعکاس صدا و چشمنوازی نمای دیواره، به فاکتور مهم دیگری نیز توجه میکنیم. بدون شک همسایگان این دیوارهها نباید به بهای کاهش آلایندههای صوتی از مشاهده محیط اطراف منزل محروم شوند زیرا نصب یک دیواره عریض و طویل بتنی مقابل منزل شهروندان احساس خوشایندی منتقل نمیکند. به همین دلیل، نصب دیوارههای پلیمری را در دستور کار قرار دادیم. این درحالی است که از لحاظ انعکاس و عدم نفوذ صدا تفاوت چندانی میان دیوارههای بتنی، فلزی یا پلیمری وجود ندارد.
کارشناس شرکت کنترل کیفیت هوای تهران هم با تأکید بر توجه جدی به آلودگی صوتی تهران و نصب دیواره صوتی در برخی بزرگراهها میگوید: هم اکنون 20بزرگراه شهر تهران آلودگی صوتی دارند که باید برای نصب دیواره صوتی در برخی نقاط این بزرگراهها اقدام شود.
حسین مهرآوران با بیان اینکه آلودگی صوتی در مناطق مسکونی نزدیک بزرگراهها بین 70 تا 80دسیبل است، به همشهری میگوید: استاندارد آلودگی صوتی مناطق مسکونی در روز 55دسیبل و در شب 45دسیبل است و در انتخاب مناسبترین بزرگراهها برای نصب دیواره صوتی، حجم ترافیک و امکان نصب از نظر فاصله مناسب حاشیه بزرگراه با بافت مسکونی برای بهدست آوردن حداکثر کاهش صدا، مدنظر قرار گرفته است. البته بهدلیل هزینهبر بودن ساخت دیوارههای صوتی، شهرداریهای مناطق این پروژه را تنها در محلههایی که اهالی آن شکایت بیشتری داشته باشند، اجرا خواهند کرد.
فضای سبز هم دیواره صوتی است
کارشناسان تبعات زیستمحیطی و انسانی آلودگی صوتی را جبرانناپذیر میدانند و با اشاره به افزایش میزان پرخاشگری، کمخوابی و سردردها به تأثیر مخرب این معضل روی جسم، روح و محیطزیست شهروندان تهرانی هشدار میدهند. کارشناس شرکت کنترل کیفیت هوای تهران میگوید: نصب دیوارههای صوتی از جمله مهمترین راهکارها در کنترل و کاهش آلودگی صوتی هستند و با نصب این دیوارهها تا 75درصد از آلودگی صوتی منازل اطراف کاسته میشود. بزرگراههای شهیدمدرس، همت،
امام علی(ع)، یادگار امام(ره)، کردستان، حکیم و رسالت از جمله بزرگراههایی است که آلودگی صوتی دارند.
بزرگراههای شهیدمدرس، حکیم، چمران، رسالت و زینالدین در اولویت نصب دیوارههای صوتی و بزرگراههای یادگار امام(ره)، صیاد شیرازی و کردستان در مرحله بعدی قرار دارند.رئیس شرکت کنترل کیفیت هوای تهران هم میگوید: در ساخت این دیوارهها 3 فاکتور زیبایی، قدرت انعکاس صدا و میزان شکایتها و ناراحتی همسایگان را در نظر میگیریم. در بیشتر نقاط نزدیک بزرگراهها و خیابانهای پرتردد، آلودگی صوتی بالاتر از حد استاندارد است؛ بدینمعنی که بسیاری از نقاط شهر تهران به ویژه در ساعات پیک سفری صبح و بعدازظهر از نظر آلودگی صوتی در وضعیت ناسالم قرار دارند. یوسف رشیدی میافزاید: ترافیک سنگین خودروها، نامناسب بودن تکنولوژی خودروها و موتورسیکلتها از دلایل اصلی آلودگی صوتی شهر تهران هستند. البته اگر بخشی از دیوارههای صوتی تخریب شوند، کارایی آنها تا حد زیادی کاهش خواهد یافت. این در حالی است که مدیر عامل سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران میگوید: احداث فضای سبز در حاشیه بزرگراهها علاوه بر اینکه میتواند از لحاظ زیبایی تأثیرگذار باشد، نقش مهمی در انتقال آرامش به مردم نیز دارد و موجب کاهش آلودگی صوتی میشود.علیمحمد مختاری میافزاید: بدنه سبز و ایجاد فضای سبز در بدنه بزرگراههای شهید باکری، شهید چمران، یادگار امام(ره)، شهید بابایی و بزرگراه شهید مدرس در کاهش آلودگی صوتی بسیار مؤثر بوده است.
مناطق پر سروصدای شهر
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در مورد قدرت انعکاس صدا در دیوارههای صوتی میگوید: نصب دیواره عایق صوتی بهطور متوسط میزان آلودگی صوتی را 10دسیبل کاهش میدهد. سر و صدای استاندارد در مناطق مسکونی بهطور متوسط 55دسیبل است اما بیشتر مناطق مسکونی که در همسایگی بزرگراهها یا شریانهای اصلی شهر قرار دارند، از آلودگی صوتی بیش از حد استاندارد رنج میبرند. یوسف رشیدی با توجه به تردد بیش از 3میلیون خودرو در پایتخت که حدود 2میلیون و 300هزار دستگاه آنها سواریاند، میگوید: شهر تهران جزو شهرهایی است که بیشترین میزان آلودگی صوتی در دنیا را دارد. در خیابانها و بزرگراههای شهر تهران نزدیک به 47/8درصد خودروهای سواری و موتورسیکلتها صدایی بالاتر از 81دسیبل ایجاد میکنند درحالی که استاندارد آلودگی صوتی برای منازل مسکونی در روز55دسیبل و در شب 45دسیبل است.
رشیدی میافزاید: مناطق پرسروصدای شهر تهران عبارتند از مناطق 6،10، 11، 12، 7، 13، 3، 19، 18 و 2 و این رتبه بندی براساس سرعت خودروها در منطقه، مقدار کیلومتر پیمایش خودروها و توزیع آنها در هر منطقه و میزان بزرگراههای موجود صورت گرفته است.
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران به ضرورت وجود نقشههای صوتی اشاره میکند و میگوید: کشورهای پیشرفته دنیا برای اجرا و ساخت بزرگراهها و مناطق حساس به سروصدا، مانند مدارس و بیمارستانها از نقشههای صوتی استفاده میکنند که این نقشهها با توجه به افزایش سالانه تعداد خودروها و حجم ترافیک تغییر میکند. نقشههای تراز صوتی مناطق 22 گانه شهر تهران نیز تکمیل شده است و نقاطی که از آلودگی صوتی بالا رنج میبرند و وضعیت بحرانی دارند، مشخص شدهاند. متأسفانه بر اساس این نقشههای تراز صوتی، بیشتر مراکز آموزشی و درمانی در شهر تهران در معرض آلودگی صوتی بیش از حد استاندارد قرار دارند.
بزرگراهها یعنی آلودگی صوتی؟!
گسترش روزافزون بزرگراهها در سطح شهر، میزان آلودگی صوتی را به مراتب افزایش میدهد. در کنار مشکلات ساختاری شهر، شهروندان تهرانی نیز رعایت همشهریان خود را نمیکنند. بوق ممتد خودروها، فریاد دستفروشان، رعایت نکردن نکات فنی در اتومبیلها و بسیاری دیگر از مشکلات خودساخته بر انواع آلودگیها در تهران افزوده است. شهرداری تهران سعی کرده است با اقداماتی میزان بالای آلودگی صوتی را در تهران کاهش دهد. نصب دیوارههای صوتی در بزرگراهها یکی از این راهحلهاست. آلودگی صوتی در بزرگراههای تهران بالاتر از 75دسیبل و 20دسیبل بیشتر از حد مجاز است که این مهم تبعات بسیاری را در کلانشهر تهران بهدنبال داشته است. کارشناسان شرکت کنترل کیفیت هوا معتقدند اگر چه ممکن است ساکنان منازل حاشیه اتوبانها و اماکن پر سر و صدا از روی عادت مشکل زیادی برای خوابیدن نداشته باشند اما بهطور حتم آلودگی صوتی اثرات نامطلوبی روی جسم و روح آنها میگذارد.
دکتر ابراهیم قاسمزاده، روانشناس، درباره عوامل آلودگی صوتی و نتایج آن میگوید: آلودگیهای صوتی و تصویری اثر مستقیمی بر روان افراد دارند. قاسمزاده ادامه میدهد: دستگاه شنوایی انسان بهطور طبیعی قادر به تحمل میزان معینی از صداست و اصوات بالاتر از۱۰دسیبل فراتر از تحمل گوش انسان است. به همین دلیل حتی اگر عوارض این صداهای ناهنجار در ظاهر قابل شناسایی نباشند اما در رفتارهای پرخاشگرانه، کاهش آستانه تحمل فردی و از همه بدتر فراموشی و اختلال یادگیری در کودکان بروز پیدا میکند. کارشناسان، بر هم خوردن نظم و توالی مراحل خواب و حتی حذف آن را از جمله عوارض وجود منابع آلودگی صوتی در اطراف محل زندگی افراد عنوان میکنند.
کارشناسان شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران، تنها راه غلبه بر این معضل را ایجاد محیطی آرام و بیسر و صدا برای خواب آنها اعلام کرده و بر ساخت واحدهای مسکونی استاندارد و بهکارگیری عایقهای صوتی، ایجاد مانعهای بتونی، شیشهای و حتی طبیعی در کنار ساختمانها تأکید میکند.
hamshahri
معضل مصرف بیرویه کیسههای پلاستیکی در اروپا
مصرف وافر کیسههای پلاستیکی و دورریختن آنها تنها پس از یکبار استفاده، از پیآمدهای جوامع مصرفی است که زیانهای جبرانناپذیری برای طبیعت دارد. حال اتحادیه اروپا درصدد پیدا کردن راهی برای کاهش زبالههای پلاستیکی است.
مسئول امور محیط زیست اتحادیه اروپا اعلام کرده که این اتحادیه در حال بررسی ممنوعیت استفاده از کیسههای پلاستیکی در سطح اروپا است. بر اساس آمار موجود هر فرد در اروپا سالانه حدود پانصد کیسه پلاستیکی مصرف میکند و بیشتر این کیسهها تنها یک بار مورد استفاده قرار میگیرند.
منطقه مدیترانه در خطر
در سواحل مدیترانه وجود کیسههای پلاستیکی که توسط افراد دور انداخته میشوند در برخی نقاط منجر به شکلگیری فرشی از زبالههای پلاستیکی روی ساحل و آبهای ساحل دریا شده است. افراد در کمال بیتوجهی کیسههای پلاستیکی را پس از استفاده در محیط اطراف خود رها میسازند و باد آنها را با خود به هر گوشهای میبرد.
معضل پلاستیک به ویژه در دریاها و اقیانوسها ابعاد وسیعتری دارد. در کنار کیسههای پلاستیکی شناور روی آب، پوششی نیز از ذرات کوچک پلاستیک در قسمت بالای دریاها و اقیانوسها شکل گرفته است. به گزارش نهاد حفاظت از محیط زیست اتحادیه اروپا تنها در دریای مدیترانه حدود ۲۵۰ میلیارد ذره پلاستیکی به وزن ۵۰۰ تن وجود دارد. تجزیه شدن این ذرات میتواند صدها سال طول بکشد.
پیآمدهای زبالههای پلاستیکی برای حیوانات
هریبرت وفرز (Heribert Wefers) یکی از کارشناسان نهاد حفاظت از محیط زیست آلمان دقیقا درباره همین ذرات پلاستیکی شناور در سطح دریاها هشدار میدهد و میگوید: «در برخی جاها در اقیانوسها شمار این ذرات حتی بیشتر از شمار پلانکتونها هستند که سطوح بالای اقیانوسها محل زندگی آنها است. ماهیها این ذرات پلاستیکی را هم میخورند و در نهایت معده آنها بیشتر حاوی پلاستیک است تا پلانکتون. از این رو ماهیها بهرغم داشتن شکمی پر از گرسنگی میمیرند.»
در عین حال تنها ماهیها نیستند که در معرض خطر وجود ذرات پلاستیکی در دریاها قرار دارند، بلکه این ذرات زندگی پرندگان دریایی را نیز به مخاطره میاندازد. از یک طرف این احتمال وجود دارد که پرندگان در کیسههای پلاستیکی گیر افتاده و خفه شوند، از طرفی دیگر هنگاهی که این پرندگان ماهی میخورند ذرات پلاستیکی وارد بدنشان میشود.
راهحلهای مختلف برای مبارزه با آلودگی محیط زیست
یکی دیگر از معضلاتی که کیسههای پلاستیکی به همراه دارند، نبود روشی مناسب برای دفع آنها بدون داشتن پیآمدهای زیانبار برای محیط زیست است. در حال حاضر پیدا کردن راهحلی برای مشکل کیسههای پلاستیکی مشغله فکری بسیاری از کشورها است. بنا بر گزارش نهاد حفاظت از محیط زیست آلمان تقریبا ۲۵ درصد از کشورها در سراسر جهان به اشکال مختلف برای مبارزه با زبالههای پلاستیکی اقدام کردهاند.
به گزارش دویچهوله، استرالیا، هند و برخی از کشورهای آفریقایی استفاده از کیسههای پلاستیکی را ممنوع کردهاند. برخی دیگر از کشورها، از جمله ایرلند، بلژیک و چندین ایالت در آمریکا با تعیین مالیات برای این کیسهها قیمت آنها را افزایش دادهاند تا جذابیت آنها برای مشتریان کاهش یابد. در چین نیز توزیع رایگان کیسههای پلاستیکی ممنوع اعلام شده است. هریبرت وفرز این اقدامها را روش مناسبی برای کاهش زبالههای پلاستیکی میداند.
ایتالیا چندی پیش بعد از ممنوع اعلام کردن کیسههای خرید از جنس پلاستیک متداول، کیسههایی از جنس پلاستیک قابل تجزیه را وارد بازار کرد. اما نهاد حفاظت از محیط زیست و وزارت محیط زیست آلمان نگاهی بدبینانه نسبت به این راهحل دارند. آنها اعتقاد دارند که کیسههای پلاستیکی قابل تجزیه تنها برای فریب دادن مصرفکنندگان است. این نوع پلاستیک حاوی موادی مضر برای محیط زیست است و تجزیه آن آنقدر هم سریع صورت نمیگیرد.
در عین حال، هم نهاد حفاظت از محیط زیست و هم وزارت محیط زیست در آلمان در مورد مؤثر بودن ممنوعیت سراسری استفاده از کیسه پلاستیک در اتحادیه اروپا تردید دارند. آنها معتقدند که کیسههای پلاستیک در تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا به طور یکسان مصرف نمیشوند و راههای استفاده از آنها در هر کشور متفاوت با دیگری است. به طور مثال در آلمان بسیاری از مصرفکندگان کیسههای پلاستیکی را پس از یک بار مصرف کردن بلافاصله دور نمیاندازند. در مجموع آلمان با مصرف سالانه ۶۵ کیسه پلاستیکی توسط هر فرد، زیر میانگین مصرف کل اتحادیه اروپا قرار دارد.tebyan
کلاغ های تهران اجتماعی تر از همیشه
کلاغ را که میشناسید؟
پرندهای که صدای منحصربهفرد قارقارش که در پاییز لابهلای درختان برگ ریخته بشارت ورود زمستان را میدهد اخیرا با تهرانیها بیشتر مأنوس شده و از ما کمترمی ترسد. کلاغها بهصورتهای گوناگون و با نامهای مختلف شناخته شدهاند ولی همگی در داشتن رنگهای کرم، سیاه و سفید، با هم شریکند و علاوه بر آن از نظر وراثتی از هوش سرشاری برخوردارند. چندی قبل مجله علمی معتبر انگلیسی New scientist نوشت که خانواده کلاغها باهوشترین پرندگان عالم شناسایی شدهاند.
وقتی از هوش در جانداران صحبت میشود مسائلی مانند قدرت حل مشکل (مانند آنکه جعبهها را روی هم بگذارند و روی آن رفته مثلا میوهای از درخت بچینند)، حافظه (یادآوری محل پنهان کردن یک میوه)، قدرت حل معما (مثلا فرا بگیرند که باترتیب خاصی باید چند کلید را فشار دهند تا یک حبه قند جایزه بگیرند) و بالاخره قدرت یادگیری مطالبی که انسان به آنها میآموزد (استفاده از قلممو برای نقاشی) مد نظر است. کلاغها به تحقیق نشان دادهاند که از سایر پرندگان در اجرای موارد فوق زیرکتر هستند.
این تحقیق نشان میدهد که در ژاپن نوعی کلاغ وجود دارد که ترتیب روشن شدن چراغهای راهنمایی را آموخته و در فاصله تغییر رنگ چراغ، نوعی بادام با پوسته سخت را در سر چهارراهها زیر لاستیک اتومبیلهایی که با چراغ قرمز متوقف شدهاند قرار میدهد و با قرمز شدن مجدد چراغ به آهستگی به چهارراه بازگشته بادامهای شکسته شده را برمیدارد و بادامهای نشکسته را مجددا زیر لاستیک اتومبیلها میگذارد.
بهنظر میرسد که هوش و استعداد کلاغها در قتل هابیل توسط برادرش قابیل، خود را آشکار میکند و از آن زمان تا به امروز کلاغها به کمک هوش سرشار خود دنیا را فتح کردهاند.کلاغها بههیچعنوان- بر خلاف آنچه ما باور داریم- نزدیک به صدسال هم عمر نمیکنند ولی عادات تغذیهای خود را چنان تنظیم کردهاند که همیشه غذای متنوع گیاهی و جانوری را در دسترس دارند. کلاغها حتی به سایر جانوران نیز حمله کرده و جوجه پرندگان دیگر را شکار میکنند.
زندگی کلاغها چنان خصوصی و مخفیانه است که حتی پرندهشناسانی که آنها را مطالعه میکنند بسیاری از رفتارهای آنان را ندیدهاند و نمیشناسند. چنین بهنظر میرسد که بسیاری از رفتارها در شب اتفاق میافتند و دور از چشم انسانها؛ مثلا جفتگیری کلاغها را نه دیدهایم و نه به تصویر کشیده شده است. آنچه آنها از خود به نمایش میگذارند اتحاد است و کمک به همنوع! صدای قارقار کلاغها همیشه (حتی وقتی از بلندگوها پخش میشود)، موجب جلب کلاغهای دیگر میشود. از این خاصیت برای تحقیقات مثلا سرشماری استفاده میشود. کافی است در نقطهای از شهر صدای کلاغی در حالت استرس و تنش شنیده شود، بلافاصله کلاغهایی که در اطراف هستند با سر و صدا به محل تولید صدا میروند.
کلاغها قابلیت یادگیری فراوان دارند و میتوان به آنها یاد داد که مثلا اشیایی را انتخاب کنند، با خود ببرند و به شما تحویل دهند! در خیلی از کشورها از این خاصیت کلاغها، برای سرقت از اتاق توریستها استفاده میشود! در یکی از کشورها در اتاق خودم در هتل، کلاغی را دیدم که با دقت به اینطرف و آنطرف سرک میکشید. با ورود من، کلاغ از پنجره خارج شد. من کسی را آن پایین دیدم که منتظر خروج کلاغ بود با «نوک پر»!
کلاغهای تهران
اخیرا مطالب زیادی در مورد کلاغهای تهران منتشر شده که محتویات آن از علمی گرفته تا احساسی و غیرواقعی در نوسان بوده است.در مورد کاهش تعداد کلاغهای تهران، آلودگی هوا را مقصر دانستهاند، درحالی که حتی کاهش تعداد کلاغها از نظر علمی بهاثبات نرسیده است!اگر هم کاهشی در جمعیت کلاغهای تهران رخ داده باشد در اثر تمیزی شهر تهران است. زبالهها هر روزه جمعآوری میشوند و یک منبع غذایی مهم از دسترس آنها خارج شده است. کلاغها مجبور شدهاند که جمعیت خود را با میزان غذای موجود تطبیق دهند. آنچه کاهش مواد غذایی (زباله) سبب آن شده، تهور و شجاعت کلاغها در نزدیکشدن به منابع غذایی است. سابقا میگفتند اگر دست خود را به زمین ببرید، کلاغ باهوش به تصور آنکه شما سنگی را بهطرفش پرتاب خواهید کرد، به پرواز درمیآید. ولی اکنون کلاغها تا چند قدمی شما فرود میآیند و ترس کمتری نسبت به همشهریان خود نشان میدهند. پرندگان ما میآموزند که از ما انسانها نباید بترسند؛ چه خوب.
http://hamshahrionline.ir/news
نابسامانی ساحل ساماندهی شده بوشهر
محیط زیست > آلودگی
- محیطزیست آدمی، یعنی محیطی که انسان باید در آن کار، استراحت و تفریح کند، با زندگی او رابطهای مستقیم دارد که به همین دلیل امروزه همه دولتهای ملی و محلی در اقصی نقاط جهان برای داشتن محیطزیستی آرام، پاک و عاری از آلایندگی تلاش میکنند.
ایجاد کمربندهای سبز شهری، فضای سبز درونشهری، انتقال یا تعطیل واحدهای صنعتی آلاینده، جایگزین کردن سوخت مناسب خودروها و هزاران اقدام دیگر نشان از اهمیت این موضوع دارد.
وضع فعلی نوار ساحلی بوشهر میتواند مثال روشنگری در این زمینه باشد. معاونت عمرانی استانداری بوشهر و شهرداری، چند وقت پیش با صرف هزینه میلیاردی، حد فاصل میدان نیروی انتظامی تا انتهای محله شغاب را به ساحلی زیبا و درخورتوجه تبدیل کردهاند.
شبهایی که هوا خنک میشود بهخصوص در فصل پاییز و ماههای اول فصل زمستان، تماشای ساحل زیبای خلیج همیشه فارس در این نوار ساحلی بسیار دلانگیز است.اما جای بسی تأسف است که عدهای از بازدیدکنندگان این مکان زیبا را به زبالهدانی تبدیل کردهاند.این درحالی است که شهرداری در فاصلههای منظم، سطلهای زبالهای با رنگهای مختلف نصب کرده است. گویا برخی ترجیح میدهند به جای ریختن زبالههای خود در این سطلها با پرت کردن آن در دریا کار خود را آسان کنند، به همین دلیل، هنگام مد دریا روی آب مملو از این زبالهها میشود.حال باید پرسید آیا وقت آن نرسیده که ما هم بهعنوان یک شهروند قوانین و مقررات زندگی شهری را رعایت کنیم. و در کنار مسئولان، شهر خود را زیبا نگهداریم؟
http://hamshahrionline.ir/news
مدیر كل محیط زیست استان تهران میگوید، بیش از 80 درصد صنایع تهران مجوز زیستمحیطی ندارند.این در حالی است كه تا كنون 542 هزار واحد تولیدی، صنعتی، خدماتی و تجاری در استان تهران شناسایی شده كه از این تعداد بیش از 1600 واحد صنعتی آلاینده در كلان شهر تهران مشغول فعالیتاند.
به گزارش همشهری، آلودگی هوا، همواره یكی از چالشهای مهم مدیریت شهری، كلان شهر تهران بوده است. این معضل گاه تا آنجا پیش رفته است كه مدیران شهری تنها راه كاهش عوارض آن را تعطیلی مدارس اعلام كردهاند.
از سوی دیگر بر اساس برنامه چهارم توسعه، صنایع آلاینده به ویژه دودكشهای بزرگ واحدهای تولیدی و صنعتی به منظور كاهش آلودگی، باید حداكثر تا پایان برنامه چهارم توسعه به سیستم پایش لحظهای مجهز شوند، در حالی كه بنا به اظهار مدیر كل محیط زیست استان تهران، تاكنون تنها واحد هفتم سیمان تهران به این سیستم مجهز شده و در این میان شركت سیمان آبیك به دلیل آلایندگی بالا به مراجع قضایی معرفی شده است.
مدیركل محیط زیست استان تهران با اشاره به اینكه برای نخستین بار پایش منطقهای صنایع در استان آغاز شده، به ایسنا گفته است: از این پس با كمك واحدهای گشت محیط زیست، صنایع استان به صورت منطقهای مورد پایش قرار میگیرند كه در اولین گام، این طرح در شهرستان نظر آباد به مرحله اجرا درآمده است.
بزرگیان با تاكید بر اینكه اداره كل محیط زیست استان تهران، 46 هزار واحد تولیدی، صنعتی و كارگاهی را شناسایی و پایش كرده، افزوده است: از این تعداد 17 هزار و 500 واحد با مجوز وزارت صنایع و معادن، تعدادی نیز با مجوز وزارت بازرگانی تأسیس شدهاند، اما بقیه بدون مجوز سازمان محیط زیست مشغول فعالیت هستند.
چندی پیش اخباری مبنی بر لغو ممنوعیت استقرار صنایع در داخل محدوده ی 120 كیلومتری تهران از سوی منابع مختلف منتشر شد، خبری كه مدیركل محیط زیست تهران بدون هیچ گونه اظهارنظری درباره آن، اعلام كرده است تاكنون هیچ بخشنامهای در این خصوص دریافت نكرده است.www.tebyan.net
براثر پارهشدن شلنگ نازل نفتکش 2 هزار تنی روسی در بندر نوشهر صدها بشکه نفت خام وارد دریای خزر شد.
این کشتی که ساعت 4 بعداز ظهر 31اردیبهشتماه در بندر نوشهر و در کنار اسکله پهلو گرفته بود، بهدلیل عدمرعایت مسائل زیستمحیطی و مستعملبودن تجهیزات انتقال، دچار سانحه شده و بخشی از این محموله نفتی وارد آبهای ساحل میشود.
افشین ابوطالبی، کارشناس ارشد محیطزیست با اعلام این خبر به همشهری گفت: در هنگام انتقال نفت از کشتی به اسکله متأسفانه نمایندهای از اداره حفاظت محیطزیست حضور نداشته و به همین دلیل تا ساعتها پس از بروز واقعه هیچیک از مسئولان محلی در جریان امر قرار نمیگیرند و با پیگیری و اطلاعرسانی شبکههای زیستمحیطی، مسئولان محلی از جمله فرماندار، مشاور استاندار و اداره محیطزیست از ماجرا باخبر میشوند.
دبیر شبکه زیستمحیطی خزر، ضمن انتقاد از نبود نماینده محیطزیست در اسکله تصریح کرد: با توجه به حساسیت منطقه و شکنندگی زیستبومهای دریایی ضروری است حداقل هنگام تخلیه مواد نفتی یکی از نمایندگان محیطزیست حضور داشته باشد تا مانع بروز وقایعی از این دست شود اما از آنجایی که هیچگونه نظارت و پایشی در این زمینه وجود ندارد، نه تنها کسی مانع بروز این حوادث نمیشود که هنگام بروز حادثه، ساعتها طول میکشد تا مسئولان محیطزیست از ماجرا باخبر شوند؛ درحالیکه سازمان محیطزیست میتواند با به کارگرفتن نیروهای فارغالتحصیل محیطزیست که اتفاقا شمارشان بسیار زیاد است، امکان پایش و نظارت دائمی در اسکله را فراهم سازد تا بیش از این محیطزیست دریایی آلوده نشود.
ابوطالبی با اشاره به اینکه در حال حاضر همه مسئولان ذیربط در جریان هستند و مسئله را مدیریت میکنند، گفت: میزان آلودگی و حجم نفت نشت شده به دریا نیازمند بررسی دقیقی است که مسئولان محیطزیست میتوانند دراین خصوص اظهارنظر کنند.
در عین حال، دکتر محمد باقر نبوی، معاون دریایی سازمان حفاظت محیطزیست دراین باره به همشهری گفت: پیگیریهای لازم درباره چگونگی وقوع حادثه و حجم آلودگیهای ناشی از آن و نیز میزان خسارتهای احتمالی در دست بررسی است که به محض تکمیل گزارش مورد نظر، اطلاعات مربوط به این حادثه در دسترس رسانهها قرار میگیرد.
در حالیکه مدیرکل سازمان محیطزیست کهگیلویهوبویراحمد از تهدید نسل خرس قهوهای، کل، بز و پلنگ بومی در این استان خبر میدهد، همزمان یک مسئول منابع طبیعی استان نیز گفته است که برخی با ریشهکن کردن گونههای گیاهی ارزشمندی همچون «بیلهر» بهصورت انبوه، زمینه نابودی این گیاهان را نیز فراهم کردهاند.
به این ترتیب اگر تا چند وقت پیش دوستداران محیطزیست نگران انقراض برخی گونههای جانوری حوزه دنا بودند، اکنون احتمال نابودی بخشی از پوشش گیاهی این منطقه شامل گونههای کمیاب نیز به فهرست دغدغههایشان افزوده شده است.
مدیرکل سازمان محیطزیست استان درباره مخاطرات از بین رفتن تنوع زیستی در استان کهگیلویهوبویراحمد چنین میگوید: «در گذشته قوچ و میش در حوزه دنا وجود داشت، اما بهدلیل شکار بیرویه نسل این جانوران از بین رفت و اکنون تنها در حوزه گچساران این دوپستاندار یافت میشود.»وی اضافه میکند که خرس قهوهای بومی استان، همچنین گونه غالب بز و کل نیز با خطر انقراض نسل روبهرو هستند و برهمین اساس سازمان محیطزیست، اینگونههای جانوری را در ردیف گونههای مورد حمایت قرار داده است.
افزون براین، چندی پیش کشته شدن یک قلاده پلنگ در این منطقه خبرساز شد و مدیرکل سازمان محیطزیست از جریمه 2میلیون تومانی شکارچی اینگونه نادر حیات وحش استان خبر داد.
2سال پیش نیز اجرای خط انتقال گاز در منطقه حفاظتشده دنا موجب قطع 12هزار اصله درخت کهنسال بلوط شد که به گفته کارشناسان، این درختان از نظر تنوع زیستی ارزش بسیاری داشتند. این درختان درحالی قطع شدند که جنگلهای بلوط منطقه دنا بهدلیل پایین بودن رطوبت منطقه امکان احیای سریع همچون جنگلهای شمال کشور را ندارند.
حال بخوانید حرفهای فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد که درباره خطر نابودی گونههای گیاهی حوزه دنا هشدار میدهد و درباره ریشهکنی این گیاهان بهصورت انبوه میافزاید:
« فقط از ابتدای سالجاری تاکنون 19تن گیاه بیلهر که از کوههای استان ریشه کن شده بود از 22دستگاه خودرو کشف شد.»
به گفته رحمتالله دین پرور، طی 3-2سال اخیر سودجویان این گیاه را بهصورت قاچاق به استانهای دیگر ارسال و با قیمت 10برابر بیشتر از آنچه در کهگیلویهوبویراحمد خرید و فروش میشود، به فروش میرسانند که تاکنون در همین ارتباط 50نفر دستگیر و به مقامات قضایی معرفی شدهاند.
دین پرور اضافه میکند: «درگذشته سابقه نداشته که گیاه بیلهر در حجم زیاد به استانهای دیگر فرستاده شود، ولی امسال بهصورت بستهبندی و قاچاق از استان خارج میشود.»
به گفته این مسئول منابع طبیعی استان، تمامی بیلهرهای کشف شده به وسیله ماموران یگان حفاظت منابع طبیعی استان امحا شد.
وی با اشاره به اینکه فصل رویش گیاه بیلهر در مناطق سردسیر استان از اوایل اسفندماه آغاز میشود و تا اواسط اردیبهشت ادامه دارد، خاطرنشان میکند که امسال 91 نفر در قالب 41 گروه ثابت بهصورت فصلی رویشگاههای این گیاه را زیر نظر گرفتند. با این حال مسئولان و کارشناسان منابع طبیعی براین باورند چنانچه ریشهکن کردن گونه گیاهی بیلهر در استان با روند فعلی ادامه پیدا کند، تا چند سال آینده، دیگر اثری از رویشگاههای پهناور این گیاه در استان مشاهده نخواهد شد.
بیلهر یا کندل کوهی گیاهی از خانواده چتریان است که در بلندیهای بالای 2هزار و 500متر در استان کهگیلویهوبویراحمد میروید. اما خطر انقراض برخی گونههای گیاهی در استان کهگیلویهوبویراحمد، تنها گیاه بیلهر را تهدید نمیکند؛ به گفته مدیرکل سازمان محیطزیست استانگونههای گیاهی دیگری همچون آنغوزه، چویل و انواع پیازهای وحشی نیز در معرض خطر قرار دارند که این وضع تدوین برنامهای جامع و جدی برای کاهش شیب انقراض گونههای ارزشمند گیاهی استان را ضروری میکند.
هشدارها درباره انقراض گونههای جانوری و گیاهی حوزه دنا درحالی مطرح میشود که قرار است از سوی سازمان یونسکو بهعنوان یکی از ذخیرهگاههای زیستکره معرفی شود.
یونسکو 35سال پیش 9منطقه ذخیرهگاه زیستکره را در ایران شناسایی کرده بود که این تعداد تا 4سال پیش ثابت مانده بود تا اینکه منطقه دنا و یک منطقه دیگر برای اضافه شدن به فهرست ذخیرهگاههای زیست کره نامزد شدند، اما با وضع موجود تردیدهایی درباره آمادگی حوزه دنا برای شناخته شدن بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره بهوجود آمده است.
البته کسانی که در گوشه و کنار شهر یاسوج و دیگر شهرهای استان کهگیلویهوبویراحمد به خرید و فروش گونههای گیاهی ارزشمند و در خطر انقراض مشغولند نیز حرفهایی دارند؛ آنان که بیشترشان خانم هستند، جمعآوری و فروش گیاهان کوهی را کاری از روی ناچاری میدانند تا تسکیندهنده مشکلاتی ازجمله بیکاری، فقر، تعداد زیاد نانخور یا بیسرپرست بودن خانواده باشد.
یک خانم 42 ساله که 15سال است گیاهان کوهی را جمعآوری میکند، میگوید:«شوهرم از کار افتاده است و توان تأمین مخارج زندگی را ندارد، به همین دلیل به این کار روی آوردهام.»
خانم دیگری نیز که با کمی فاصله در گوشه دیگری از پیادهرو نشسته است، به میان حرفهای دوستش میآید و اضافه میکند: «شوهرم چند سال پیش در یک تصادف جان خود را از دست داد و از همان سال تا امروز به این کار و کارهای مشابه مشغولم.»
یک خانم 28ساله و مجرد نیز برای افزودن به درآمد ناچیز خانواده به این کار روی آورده است ومیگوید: «هر سال بهویژه در فصل بهار به کندن بوتههای گیاهی مختلف از جمله بیلهر، کارده، چویل و برخی ایام نیز قارچ وحشی مشغول میشوم و در ازای زحمت بسیار زیادم درآمد ناچیزی نصیبم میشود که کمک خرج خانوادهام است.»
آقایی نیز از تعداد زیاد فرزندان خود و نداری سخن میگوید و میافزاید: «بیشتر روزها که برای کارگری به محل تجمع کارگران میروم، غروب بدون پول به خانه برمیگردم، بنابراین ناچارم با جمعآوری گیاهان کوهی امرار معاش کنم.»
منطقه حفاظت شده دنا 93هزار و 660هکتار وسعت دارد که بخش اعظم آن در شمال استان کهگیلویهوبویراحمد، و قسمت کمی از آن نیز در جنوب استانهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری قرار گرفته است.
به گفته مدیرکل سازمان محیطزیست استان، این منطقه هزار و 201 گونه گیاهی دارد که تعداد گونههای بومی آن از 45 کشور دنیا بیشتر است.
کارشناسان محیطزیست یکی از عوامل اصلی از بین رفتن محیطزیست کهگیلویهوبویراحمد را علاوه بر منافع اقتصادی حاصل از خرید و فروش گونههای گیاهی و جانوری آن، تخریب زیستگاه اینگونهها بهدلیل پروژههای عمرانی میدانند.
hamshahrinews
روز جهانی محیط زیست امروز ۵ ژوئن ، مصادف است با روز جهانی محیط زیست ، روزی که اکنون ۳۵ سال است از نامگذاری آن توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد می گذرد .هر ساله در بسیاری از کشورها ، مردم و گروههای زیست محیطی و دولت ها این روز را جشن می گیرند و سعی می کنند تا با برگزاری برنامه های نمادین ضرورت حفظ محیط زیست و حفظ زمین را به هم یاد آوری کنند . اما خرداد هر سال برای ما ایرانیان همواره 3 مناسبت بزرگ زیست محیطی را به همراه دارد ، روز جهانی تنوع زیستی ( اول خرداد ) ، روز جهانی محیط زیست (۱۵ خرداد) و روز جهانی مقابله با بیانزایی(۲۷ خرداد ، ۱۷ ژوئن ) . روزهایی که به ما یادآوری می کنند زمین و محیط زیست ما در خطر نابودی و از بین رفتن است . و بهترین گواه این مدعا چیزی نیست جز هوایی که در کلانشهرها استنشاق می کنیم ، بیابان هایی که روز به روز پیشروی می کنند ، منابع آبی که هر روز از میزان آن کاسته شده و ذخایر ژنتیکی که در حال انقراض و نابودی هستند و ...
کوهستانها تخریب می شوند ، مراتع بیابان می شوند ، جنگل ها یا زمین کشاورزی می شوند و یا جای خود را به ویلاها ، شهرک های صنعتی، معادن ، سدها و راهها و ... می دهند ، دریاچه هایمان یک به یک خشک می شوند ، و دشتها یکی پس از دیگری به شوره زار و یا بیابان بدل می شوند .دیگر باید آرزوی دیدن بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی را که هریک منبع عظیمی از ژنهای کشف نشده است به گور ببریم ، با از بین رفتن اکوسیستم ها این جوامع انسانی است که در نهایت از هم می پاشد و بنیان های اجتماعی فرو می ریزد ، خشکسالی ، سیل ، رانش زمین ، ظهور بیماری های جدید ، فقر و گرسنگی همگی پیامد تخریب محیط زیست است . شاید بد نباشد قدری از کنج خلوت و آسایش خود به در آییم ، و سری به چهار گوشه سرزمین مان ، ایران ، بزنیم تا دریابیم که با چه سرعتی اندوخته های طبیعی مان در حال نابودی است . چرا باید هر ساله سیلی خانمانسوز گلستانیان را به خاک سیاه بنشاند ؟ چرا باید در یک شهر کوچک مثل ماهشهر در مدت کمتر از ۶ ماه ۳۷ کودک ناقص الخلقه در نتیجه آلودگی آب و آبزیان به جیوه، متولد شوند ؟ چراباید نرخ بیماری های چشمی و تنفسی در نتیجه هجوم شن های روان و طوفان های شن در سیستان از دیگر نقاط کشور بیشتر باشد؟ چرا باید ۹۰ درصد بیماران سرطانی ایران در ۳ استان شمالی و آذربایجان باشند ( به دلیل مصرف بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی در مزارع ) ؟چرا باید در کمتر از یکماه بیش از ۳۶۰۰ نفر در تهران در نتیجه هوای آلوده جان خود رااز دست دهند ؟ چرا باید امروز دشت های ایران خالی از یوز پلنگ و آهو و گله های گور و ... باشد ؟ چرا ؟! چه کردیم با سرزمین مان ما ؟ دوای هر درد بی درمان در ایران : توسعه ولو به هر قیمتی ! چراهنوز هم می پنداریم که هر توسعه ای ولو به قیمت از دست رفتن منابع طبیعی و سلامت شهروندان و نابودی ذخایر ژنی ارجح است بر حفظ محیط زیست ؟ چرا هنوز هم می پنداریم که دوای هر درد بی درمانی در تخریب محیط زیست و احداث یک صنعت آلوده نهفته است ؟ چرا وقتی صحبت از احداث صنعت و تخریب محیط زیست و واگذاری اراضی ملی و ... می شود چماق اشتغالزایی بر سر و روی ما فرود می آید ؟چرا شعار تمرکززدایی در این چند ساله اخیر مرتبا ورد زبان مدیران و دولمتردان ما بوده اما در عمل چیزی ندیدیم ؟ چرا ؟ اگر مقصود اشتغالزایی است مگر مردم بی نوای سیستان اشتغال نمی خواهند ؟ چرا ؟ چرا هر چه صنایع است تاتهران بود که در تهران احداث می شد و بعد هم در نقاط خوش آب و هوا ؟! هرجا زور و نفوذ هر نماینده ای و کارگزار دولتی بیشتر بود، بازی رابرده! راستی آیا نمی شود به جای احداث پتروشیمی در گلستان و گیلان و تخریب تالاب آلاگل و صوفیکم و جنگل های سراوان ، این صنعت را به سیستان برد ؟ آیا نمی شود ۲۰ تا کارخانه بازیافت در استان های شمالی ایجاد کرد ؟ آیا نمی شود ۱۰۰۰ واحد پرورش قارچ برای اشتغالزایی و.... در شمال ایران ایجاد کرد ؟ آیا نمی شود به جای این همه تشویق مردم به افزایش سطح زیر کشت گندم در استانهای غربی که جنگل های زاگرس را به ویرانه تبدیل کرده ، مردم را به کشت گیاهان دارویی بومی که بذر آن در منطقه موجود است تشویق کرد ؟ سهم ما از تجارت ۱۰۰ میلیارد دلاری گیاهان دارویی در جهان چقدر است ؟!! آیا نمی شود به جای اینکه گاز و نفت ایران را تا دور افتاده ترین روستاهای اروپایی بفرستیم قدری هم به مردم بدبخت خوزستانی که روی دنیایی از نفت نشسته اند بدهیم ؟ چرا ؟! چرا ما که قادریم تا هسته اتم هم بشکافیم اما از بازیافت یک قوطی پلاستیکی باید عاجز و درمانده باشیم ؟ چرا باید به جای بالا بردن میزان راندمان تولید در هر هکتار زمین کشاورزی میزان مصرف سم و کود و سطح زیر کشت مان را بالا ببریم ؟ ! چرا به جای بالابردن راندمان آبیاری در مزارع ، مرتبا سد احداث کنیم تا هر کس به هر شیوه غلطی که می خواهد زمین اش را آبیاری کند؟ چرا ؟ این اقتصاد سنتی که جملگی نشات گرفته از بی تفاوتی ، ساده لوحی و راحت طلبی ماست تا کی و کجا باید ادامه یابد؟ با شما هستم آقایان برنامه ریز ها، تئوریسین ها و سیاستگزاران دولتی ! بخدا می شود نون شب را به این شیوه ها هم تامین کرد ! می شود با این شیوه ها هم درآمد خوب برای مردم ایجاد کرد و هم دلار سبز برای دولت و هم محیط زیست را حفظ کرد ! فقط مدیریت خوب و توانمند می خواهد و قدری آینده نگری . نه مدیری که اول شعار بدهد ، اعتماد مردم را جلب کند که چنین می کنم و چنان و... اما بعد هیچی ! راستی چرا با وجود این همه صنایع و تغییر کاربری اراضی در غرب تالاب میانکاله باز هم مشکل بیکاری مردم حل نشده باشد؟ آنقدر که اگر برای شکار و صید به داخل میانکاله نیایند روزشان شب و شب شان صبح نمی شود ؟ چرا ؟ چرا باید سهم مردم عسلویه از پارس جنوبی فقط دود و کثافت و بیکاری باشد اما نیروی کار حتی کارگران از جای دیگری بیایند ؟! چرا ؟ چرا هنوز هم می پنداریم که ذخیره کردن آب پشت سد می تواند نیاز کشاورزان را به آب تامین کند ؟ آیا براستی کشاورز جز آب به چیز دیگری نیاز ندارد ؟ آیا این بهانه برای نگه داشتن کشاورز در روستا کافی است ؟ چقدر در ارتقا سطح سرانه های بهداشتی و آموزشی و رفاهی کشاورز روستایی کوشیدیم؟ آیا صرف وجود آب می تواند صنعت کشاورزی را توسعه دهد ؟ آیا توسعه صنعت کشاورزی به صنایع جنبی مثل صنایع فراوری و بسته بندی نیاز ندارد ؟! آقای وزیر کشاورزی و نیرو و صنایع و رفاه و تامین اجتماعی ! آب را پشت سد نگه داشتی ، دریاچه ارومیه را و هزاران موجود زنده را و یک اکوسیستم بی همتا را به نابودی کشاندی ، تا کشاورزی و باغداری را توسعه دهی ! بسیار خوب ! اما قدری هم تامل کن در این 10 تا15 ساله اخیر چقدر از روستاییان آذری به شهرها مهاجرت کرده و اراضی را ول کردند وچرا مهاجرت کردند ؟! از خوشی و رفاه زیادی؟! چرا باغدار ارومیه ای باید اینقدر سیب خود را نگه دارد اما سیستمی برای خرید و سردخانه ای برای نگهداری محصول او موجود نباشد تا سیب ها را نهایتا بگنداند و دور بریزد یا زیر قیمت بفروشد ؟ چرا عربستان می تواند سیب مورد نیاز خود را از فرسنگ ها آن طرف تر از کشور شیلی خریداری کند و کلی هزینه نگهداری و حمل و نقل بپردازد اما ما در یک قدمی عربستان نتوانیم سیب باغدار ارومیه ای را به آنها بفروشیم ؟ چرا ؟ این همه سد سازی چه فایده ؟! شعار امسال روز جهانی محیط زیست همچون روز جهانی تنوع زیستی با محوریت تغییرات اقلیم همراه است تا به ما یادآوری کند که امروز خطر بزرگی جهان و جهانیان راتهدید می کند ، خطری که ناشی از مصرف نادرست انسانها از منابع فسیلی و منابع زنده زمین بوده است . بخدا دور نیست روزی که فرزندان من و شما هم همچون این کودک افریقایی در جستجوی مورچه ای باشند تاشکم خود را سیر کنند، نه این توهم و زاییده خیالات نیست ، این واقعیت است . بنگرید کودکان مظلوم و ستمدیده سرزمین ام را در سیستان و بلوچستان، در بوشهر و هرمزگان و ...، که التماس یک جرعه آب را می کنند ، که نگاههای معصومشان به زمین های خشکیده و بی حاصل خشک شده ، مگر آنها همان صاحبان اصلی تمدن ۵۰۰۰ ساله شهر سوخته نبودند ؟ مگر سیستان انبار غله ایران نبوده ؟ پس چرا امروز به این درد دچار شده ؟! چرا ؟ آنجا که آب نیست ، برکت نیست ، خاک نیست ، گیاه نیست ، غذا نیست . ... حیات نیست ، آنجا جهنم است ....